پریا
دلم گرفته از این روزها، دلم تنگ است ... میـان ما و رسیدن، هـزار فرسنگ است . .. مرا گشایش چنـدین دریچه کافــی نیست . .. هـزار عرصه برای پریـــدنم تنگ است . .. اسیــر خاکـم و پرواز، سرنوشتــــم بود . .. فـرو پریدن و در خاک بودنم ننگ است. .. چگونه سر کنـد اینـجا ترانه ی خود را . .. دلی که با تپـش عشق او همـاهنگ است. .. هـزار چشـــمه ی فریاد در دلـم جوشید . .. چگونه راه بجوید که رو به رو سنگ است. .. مـرا به زاویه ی بـاغ عشق مهمان کـن . .. در این هزاره فقط عشق پاک و بی رنگ است .
نوشته شده در چهارشنبه 90/8/11ساعت
7:7 عصر توسط پریا نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |